به سلامتی...
برچسبـهـ ـا : ُ
و دخترونه
واحـد انـدازه گیــری فاصله "متـــــــر " نیــست
"اشتیــــــــــاق" است
مشتـــاق که باشــی
حتـــی یــک قـــدم هـــم فاصلـــه ای دور استــــ ـــ..
مرد باید...
وقتی مخاطبش عصبانیه , ناراحته , میخواد داد بزنه
وایسه روبروش بگه :
تو چشام نیگا کن , بهت میگم تو چشام نیگا کن!!
حالا داد بزن , بگو از چی ناراحتی؟!!
... بعد مخاطب داد بزنه , گله کنه, فریاد بکشه , گریه کنه
حتی با مشتای زنونه ش بکوبه تو سینه مرد
ولی آخرش خسته میشه میزنه زیر گریه...
همونجا باید بغلش کنه
نذاره تنها باشه!
حرف نزنه ها , توضیح نده ها
کل کل نکنه ها , توجیه نکنه ها
فقط نذاره احساس کنه تنهاست!!
مرد باید گاهی وقتا مردونگیشو با سکوت ثابت کنه!!
با بغل کردنش...
وقتی که مهربونن ---------- مثل یه خرگوش ملوس دوست داشتنین
وقتی که اعصبانی میشن ---------- مثل دیونه ها میشن دیگه نمیشه رفت سمتشون
وقتی غر میزنن --------- مثل مگس میرن رو اعصابت
وقتی که ناز میکنن ---------- مثل یه بچه نق نقو اعصابتو خورد میکنن
وقتی که دروغ میگن --------- قیافشون شبیه سوسک میشه(نکته کنکوری)
وقتی ناراحت میشن ---------- مثل یه گنجشک تیر خورده دلسوز میشن
وقتی خوشحال میشن -------- مثل کانگورو اینور اونور میپرن
وقتی جیغ میزنن --------- مثل یه سوزن که بهت میزنن از جا میپری
وقتی که بترسن --------- مثل موش سریع یه جا قایم میشن
وقتی خجالت بکشن ------- مثل لبو قرمز میشن
وقتی که حرف میزنن -------- مثل رادیو خراب باید بزنی تو سرش تا قطع شه
وقتی که گریه میکنن ------- مثل بچه های شیش ماهه حتما باید نازش کنی تا آروم شه
شنیدیم٬ میگن: وقتی یه دختر بخاطر یه پسر اشک میریزه ،
یعنی واقعن دوسش داره...
اما ....
وقتی یه پسر بخاطر یه دختر اشک بریزه ،
یعنی دیگه هیچوقت نمیتونه کسیو مثل اون دوست داشته باشه ...
نسلی هستیم که تو اینترنت عاشق شدیم...
دوست شدیم...
و اینترنت بهمون خیانت شده...
فقط اینترنت توالت نداره من ناراحتم.مسئولین
لطفا رسیدگی کنند!
به درخت نگاه کن...
قبل از اینکه شاخه هایش زیبایی نور را لمس کند؛
ریشه هایش تاریکی را لمس کرده…
گاه برای رسیدن به نور؛ بایـــــــــد از تاریکیها گذر کرد…
بنظر شما چه چیز انسان را زیبا میکند؟
هر یک جوابی دادند
یکی گفت چشمان رنگی
دومی گفت قدی بلند
و دیگری گفت پوستی سفید
دراین هنگام استاد 2 لیوان از کیفش درآورد
یکی زیبا و بلورین و دیگری ساده و سفالی
سپس در هر یک چیزی ریخت و رو به شاگردان
گفت:در لیوان زیبا و بلورین زهر ریختم و در
لیوان سفالی آبی تازه و گوارا
و از شاگردان پرسید کدام را انتخاب میکنید؟
همگی به اتفاق گفتند لیوان سفالی را !
استاد گفت می بینید؟زمانی که حقیقت درون
لیوان ها را شناختید ظاهر برایتان بی اهمیت شد!!