اجازه...؟!
اجازه هست که من برم به آبخوری آب بخورم
تو زنگ تفریح تو حیاط بدّوئم و تاب بخورم
اجازه هست که جز کتابِ درسی چیزی بخونم
میشه بهجز جدولِ ضرب از دنیا چیزی بدونم
اجازه هست تو مدرسه خنده و بازی بکنم
به ترکه و چوب و فلک زبوندرازی بکنم
اجازه هست که شعری رو بهزور از بر نکنم
بچگیمو با نمره و با عددا سر نکنم
نمره از این درسا دیگه دلم نمیخواد بگیرم
اجازه هست تو مدرسه زندگی رو یاد بگیرم
اجازه هست که دفترام سیاه نشن برگ به برگ
با انشای دروغکی، با دیکتهی شعار مرگ
اجازه هست با دیگران همهش مقایسه نشم
وقتی که کارنامه میدن، واسه دو نمره سه نشم
اجازه هست تو مدرسه کسی تو گوشم نزنه
نمرهم اگه کم شه کسی وصله به هوشم نزنه
اجازه هست تو مدرسه ریا رو یادمون ندین
اجازه هست بیشتر از این ما رو به بادمون ندین
اجازه هست که من برم به آبخوری آب بخورمآخه الان ساعتشه که قرص اعصاب بخورم
نظرات شما عزیزان: